طب ایرانی
ارتقاي سلامت و کاهش بار بیماريها مستلزم افزایش سطح سواد سلامت مردم و تغییر رفتار سلامت آنهاست.
امروزه به دلیل تغییر سبك زندگي مردم، نوع غذاها، کم تحرکي و ... عليرغم کنترل بیماريهاي واگیر و عفوني و افزایش شاخص امید به زندگي و تغییر ساختار نسبي جمعیت به سمت میانسالی و سالمندي، بار بیماريهاي غیر واگیر افزایش یافته است.
دانشمندان و حکماي بزرگ ما براي تأمین وارتقاي سلامت و پیشگیري ازبیماريها توصیه هایی دارند که در زمان حاضر نیز ميتوانیم از آنها استفاده کنیم.
طب سنتی ایـــــراني سلامت محور بوده و بسیاری از آموزه هاي آن مبتني براصلاح سبك زندگي است و با توجه به ریشه دار بودن این آموزه ها در فرهنگ و باورهاي مردم، مقبول بوده و قابلیت پذیرش خوبی دارد و دستــــرسي به خدمات آن نیز براي مردم آسان است.
ورود خدمات تایید شده طب ایرانی و آموزه هاي آن در نظام سلامت با هزینه کمتر و قدرت نفوذ فرهنگی، کمك زیادي به ارتقاي سلامت جامعه ميکند. البته نباید فراموش کنیم که استفاده از این آموزه ها در کنار آموزه هاي طب رایج وسایر دستورالعملهاي بهداشتي و درماني است و در حقیقت مکمل نظام سلامت رایج است.
اقبال زیاد مردم به استفاده از ظرفیت هاي طب سنتی ایراني از یك سو وفرصت طلبي و سوداگري عده اي قلیل از دیگر سو باعث شد که برخي با بزرگنمایي اثربخشي روشهاي طب سنتی ایرانی و استفاده از داروهاي ترکیبي بي نام و نشان یا روشهاي تهاجمي مثل حجامت و فصد بدون رعایت اندیکاسیونهاي آن،ازاعتقاد و باور مردم سوءاستفاده کنند؛ درحاليکه بیش از 80 درصد طب سنتی ایراني، «حفظ الصحه یا نگهداشت تندرستي» است و با اصلاح سبك زندگي و تدابیر و توصیه هاي سالم زیستن بسته به شرایط جغرافیایي، فصول مختلف، انتخاب نوع غذا، آداب تغذیه، فعالیتهاي بدني، تنظیم و آداب خواب و بیداري،
پیشگیري و کنترل عصبانیت، خشم، غم و اندوه، دفع مواد زائد و پاکسازي بدن،حمام و ... ميتواند به ارتقاي سلامت کمك کند و در جایي که نیاز به استفاده از دارو باشد، در گام نخست توصیه به استفاده از داروهاي ساده و با درجات پایین مي کند.
استفاده از روشهاي پیچیده درماني، داروهاي ترکیبي قوي و فصد و حجامت بر اساس اندیکاسیون مربوطه نیز باید توسط پزشکان حاذق و با تجربه و رعایت احتیاط های لازم صورت گیرد.
ایجاد نظام شبکه ارائه خدمات بهداشتي درماني یکي از افتخارات بزرگ نظام سلامت در دوران پس از انقلاب شکوهمند اسلامي است. آنچه که کشورمان درسال 1363 بدان دست یافت، ثروت بی بدیلی است که حفظ و ارتقاءآن بزرگترین وظیفه دست اندرکاران نظام سلامت می باشد.اصول اساسی مورد توافق در راه اندازی این مهم شامل عدالت، مشارکت مردم، همکاری بین بخشی، خدمات ادغام یافته با کیفیت مناسب و استفاده از تکنولوژی مناسب بوده است. آنچه که امروز نیز پیش نیاز تمامی نظامهای سلامت موفق دنیا میباشد.
اگر راه اندازی نظام شبکه مهمترین دستاورد پیشینیان ما بوده است، تکمیل،توسعه و ارتقاء آن اصلی ترین رسالت افرادی است که در این دوره نسبت به نظام سلامت کشور احساس تعهد و وظیفه میکنند و به اعتلای ایران می اندیشند.
امیدواریم با ادغام گام به گام برنامه در نظام ارایه خدمت خصوصاً دراولین سطح آن در راستاي استفاده از ظرفیت و پتانسیل منطقي و تأییدشده خدمات طب سنتی ایراني، گامي در راستاي افزایش سطح سواد سلامت مردم برداشته و به این واسطه، هم مانعي براي افراطي گريهاي غیرمنطقي شده و هم زمینه بهره مندي هر چه بهتر و بیشتر مردم از ظرفیت خدمات تأییدشده، در دسترس و ارزان طب سنتی ایراني فراهم شود.